بابای غریب

وبلاگی برای حفظ قرآن

وبلاگی برای حفظ قرآن

تصمیم گرفتم در وبلاگ برنامه چهار گروه را ارسال کنم حفظمون روزان هست با دوره این کار را هدیه می کنم به امام عصر عجل الله تعالی فرجه

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

گروه B ص123

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۶ ب.ظ

یک شنبه 24 خرداد :

گروه 

حفظ سوره مائده آیات90-95 (ص 123)

دوره  جز2-3

تفسیر سوره :

یک شنبه 24 خرداد :

گروه B

حفظ سوره مائده آیات90-95 (ص 123)

دوره  جز2-3

تفسیر سوره :

(آیه 90)

شأن نزول:

در تفاسیر شیعه و اهل تسنن شأن نزولهاى مختلفى در      

 باره این آیه ذکر شده است که تقریبا با یکدیگر شباهت دارند از جمله این که در «مسند احمد» و «سنن ابى داود» و «نسائى» و «ترمذى» چنین نقل شده است که:

عمر (که طبق تصریح تفسیر فى ظلال جلد سوم، صفحه 33، علاقه شدیدى به نوشیدن شراب داشت) دعا مى‏کرد، و مى‏گفت: خدایا بیان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما، هنگامى که آیه 219، سوره بقره (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ ...)

نازل شد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آیه را براى او قرائت کرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى‏داد، و مى‏گفت: خدایا بیان روشنترى در این زمینه بفرما، تا این که آیه 43 سوره نساء (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏) نازل شد، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آن را نیز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى‏داد! تا این که آیه مورد بحث که صراحت فوق العاده‏اى در این موضوع دارد، نازل گردید، هنگامى که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آیه را بر او خواند، گفت: انتهینا انتهینا! «از نوشیدن شراب خوددارى مى‏کنیم، خوددارى مى‏کنیم»!

تفسیر:

حکم قطعى در باره شراب و مراحل تدریجى آن- همانطور که در ذیل آیه 43 سوره نساء اشاره کردیم، شرابخورى و میگسارى در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلاى عمومى درآمده بود، تا آنجا که بعضى از مورّخان مى‏گویند عشق عرب جاهلى در سه چیز خلاصه مى‏شد: شعر و شراب و جنگ! روشن است که اگر اسلام مى‏خواست بدون رعایت اصول روانى و اجتماعى با این بلاى بزرگ عمومى به مبارزه برخیزد ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجى و آماده ساختن افکار و اذهان براى ریشه‏کن کردن میگسارى که به صورت یک عادت ثانوى در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد، به این ترتیب که نخست در بعضى از سوره‏هاى مکّى اشاراتى به زشتى این کار نمود، ولى عادت زشت شرابخوارى از آن ریشه‏دارتر بود، که با این اشاره‏ها ریشه‏کن شود، لذا هنگامى که مسلمانان به مدینه منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامى تشکیل شد، دومین دستور- آیه 219، سوره بقره- در زمینه منع شرابخوارى به صورت قاطع‏ترى نازل                       

 گشت، آشنایى مسلمانان به احکام اسلام سبب شد که دستور نهایى- همین آیه مورد بحث- با صراحت کامل و بیان قاطع که حتى بهانه‏جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند نازل گردد.

در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تأکید قرار گرفته، تا جایى که شرابخوارى در ردیف بت‏پرستى و قمار و ازلام و از اعمال شیطانى و پلید قلمداد شده است مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید شراب و قمار و بتها و ازلام (یک نوع بخت‏آزمایى) پلیدند و از عمل شیطانند از آنها دورى کنید تا رستگار شوید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).

 «انصاب» بتهایى که شکل مخصوصى نداشتند و تنها قطعه سنگى بودند و قرار گرفتن شراب و قمار هم ردیف آن نشانگر خطر بسیار زیاد شراب و قمار است به همین دلیل در روایتى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: شارب الخمر کعابد الوثن:

 «شرابخور همانند بت‏پرست است».

 (آیه 91)- در این آیه به پاره‏اى از زیانهاى آشکار شراب و قمار پرداخته نخست مى‏گوید: «شیطان مى‏خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنى بپاشد و از نماز و ذکر خدا باز دارد» (إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ).

در پایان این آیه به عنوان یک استفهام تقریرى، مى‏گوید: «آیا شما خوددارى خواهید کرد؟» (فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).

یعنى پس از این همه تأکید باز جاى بهانه جویى یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقى مانده است؟! و لذا مى‏بینیم که حتى «عمر» که تعبیرات آیات گذشته را به خاطر علاقه‏اى که (طبق تصریح مفسران عامه) به شراب داشت وافى نمى‏دانست پس از نزول این آیه، گفت که این تعبیر کافى و قانع‏کننده است.

 (آیه 92)- و در این آیه به عنوان تأکید این حکم نخست به مسلمانان دستور                        

 مى‏دهد که «خدا و پیامبرش را اطاعت کنید و از مخالفت او بپرهیزید» (وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا).

و سپس مخالفان را تهدید مى‏کند که: «اگر از اطاعت فرمان پروردگار سرباز زنید، مستحق کیفر و مجازات خواهید بود و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله وظیفه‏اى جز ابلاغ آشکار ندارد» (فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِینُ).

 (آیه 93)

شأن نزول:

در تفاسیر چنین آمده است که، پس از نزول آیه تحریم شراب و قمار، بعضى از یاران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گفتند: اگر این دو کار این همه گناه دارد پس تکلیف برادران مسلمان ما که پیش از نزول این آیه از دنیا رفته‏اند و هنوز این دو کار را ترک نکرده بودند چه مى‏شود؟ آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

تفسیر:

در این آیه در پاسخ کسانى که نسبت به وضع گذشتگان قبل از نزول تحریم شراب و قمار و یا نسبت به وضع کسانى که این حکم هنوز به گوش آنها نرسیده، و در نقاط دور دست زندگى داشتند، سؤال مى‏کردند، مى‏گوید: «آنهایى که ایمان و عمل صالح داشته‏اند و این حکم به آنها نرسیده بوده، اگر شرابى نوشیده‏اند و یا از درآمد قمار خورده‏اند گناهى بر آنها نیست» (لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فِیما طَعِمُوا).

سپس این حکم را مشروط به این مى‏کند که «آنها تقوا را پیشه کنند و ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند» (إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) بار دیگر همین موضوع را تکرار کرده، مى‏گوید: «سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند» (ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا).

و براى سومین بار با کمى تفاوت همین موضوع را تکرار نموده، مى‏گوید:

 «سپس تقوا پیشه کنند و نیکى نمایند» (ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا).

و در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند نیکوکاران را دوست مى‏دارد» (وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ).

هر یک از این سه تقوا، اشاره به مرحله‏اى از احساس مسؤولیت و پرهیزکارى است.

                        

 (آیه 94)

شأن نزول:

نقل شده: هنگامى که پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و مسلمانان در سال حدیبیّه براى عمره با حال احرام حرکت کردند، در وسط راه با حیوانات وحشى فراوانى رو برو شدند، بطورى که مى‏توانستند آنها را با دست و نیزه‏ها صید کنند! این شکارها بقدرى زیاد بودند که بعضى نوشته‏اند دوش به دوش مرکبها و از نزدیک خیمه‏ها رفت و آمد مى‏کردند.

این آیه و دو آیه بعد نازل شد و مسلمانان را از صید آنها برحذر داشت، و به آنها اخطار کرد که این نوع امتحان براى آنها محسوب مى‏شود.

تفسیر:

احکام صید در حال احرام- این آیه و دو آیه بعد ناظر به یکى از احکام عمره و حجّ، یعنى مسأله شکار حیوانات صحرایى و دریایى در حال احرام مى‏باشد. نخست اشاره به جریانى که مسلمانان در سال «حدیبیه» با آن رو برو بودند کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خداوند شما را با چیزى از شکار مى‏آزماید، شکارهایى که بقدرى به شما نزدیک مى‏شوند که حتى با نیزه و دست مى‏توانید آنها را شکار کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِماحُکُمْ).

سپس به عنوان تأکید مى‏فرماید: «این جریان براى آن بوده است که افرادى که از خدا با ایمان به غیب مى‏ترسند، از دیگران شناخته شوند» (لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَخافُهُ بِالْغَیْبِ).

و در پایان آیه مى‏فرماید: «پس هر کس بعد از آن تجاوز کند مجازات دردناکى خواهد داشت» (فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ).

 (آیه 95)- در این آیه با صراحت و قاطعیّت بیشتر و بطور عموم فرمان تحریم صید را در حال احرام صادر کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! در حال احرام شکار نکنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ).

سپس به کفاره صید در حال احرام اشاره کرده، مى‏گوید: «کسى که عمدا صیدى را به قتل برساند، باید کفاره‏اى همانند آن از چهارپایان بدهد» یعنى، آن را  

 قربانى کرده و گوشت آن را به مستمندان بدهد (وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ).

در اینجا منظور از «مثل» همانندى در شکل و اندازه حیوان است به این معنى که مثلا اگر کسى حیوان وحشى بزرگى را همانند شترمرغ صید کند، باید کفاره آن را شتر انتخاب کند و یا اگر آهو صید کند باید گوسفند که تقریبا به اندازه آن است قربانى نماید.

و از آنجا که ممکن است مسأله همانندى براى بعضى مورد شک و تردید واقع شود، قرآن در این زمینه دستور داده است که «باید این موضوع زیر نظر دو نفر از افراد مطلع و عادل انجام پذیرد» (یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ).

و در باره این که این کفاره در کجا باید ذبح شود، دستور مى‏دهد که به صورت «قربانى و «هدى» اهداء به کعبه شود و به سرزمین کعبه برسد» (هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَةِ).

سپس اضافه مى‏کند که، لازم نیست حتما کفاره به صورت قربانى باشد، بلکه دو چیز دیگر نیز هر یک مى‏توانند جانشین آن شوند، نخست این که «معادل پول آن را در راه اطعام مساکین مصرف کند» (أَوْ کَفَّارَةٌ طَعامُ مَساکِینَ).

 «و یا معادل آن روزه بگیرد» (أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیاماً).

 «این کفارات به خاطر آن است که کیفر کار خلاف خود را ببیند» (لِیَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ).

اما از آنجایى که هیچ حکمى معمولا شامل گذشته نمى‏شود، تصریح مى‏کند که «خدا از تخلفاتى که در این زمینه در گذشته انجام داده‏اید، عفو فرموده است» (عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ). «و هر گاه کسى به این اخطارهاى مکرر و حکم کفاره اعتنا نکند و باز هم مرتکب صید در حال احرام شود، خداوند از چنین کسى انتقام خواهد گرفت و خداوند تواناست، و به موقع انتقام مى‏گیرد» (وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ).

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۳
نجمه رضایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی